امام على علیه السلام :
تـوکّل بـر خـداوند، مـایه نجات از هر بـدى و محفوظ ماندن از هر دشمنى است.
هر که به خـدا اعتماد کند ، خداوند شادمانى نشانش دهد و هر که به او توکّل کند ، خداوند کارهایش را کفایت کند.
حقیقت یقین ، در توکّل است
لطفا با دقت بخوانید و مقداری فکر کنید
1-پارسا و اصلاح طلب باشید تا آرامش یابید
2-دقت کنید همه ما محتاج یک انقلاب درونی هستیم ،بنابرین حرکت انقلابی را از همین حالا شروع کنید
3- ساختن باورهای زیبا ارتباط صمیمانه با خداوند است
4-کسی که بر خلاف ارزش ها حرکت کند متزلزل و نگران است
5-برای کسی که صبر ندارد پیروزی نیست، با صبر می توان کمال مطلوب را در آغوش گرفت
6-انسان هنگامی که به برترین قدرت اعتماد و تکیه می کنداز آرامش و نشاط فوق العاده ای برخوردار می شود
7-برای تغییر کردن باید انعطاف پذیر باشید
8-به جای عیب جویی کردن از دیگران به توانایی ومحاسن آنها فکر کنید
9-محبوب ترین بنده نزد خداوند کسی است که مهربان تر باشد،لبخند بزنید
10-همیشه به یاد مزگ باشید ودنیا رابه چشم دنیاداران تماشا مکنید. همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست
11- خشم را همچون شربتی گوارا بنوش
12-دنیای متاعی اندک است اخرت را دریاب
13-تکبر ، کیفری ذلت بار در پی دارد و نتیجه آن سقوط است
14-دعا زیاد کنید ، چون خداوند فرموده : مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم
15-مغز و حققیت عبادت ،اخلاص است
16-شکرگذار باشید،تا امکانات دنیا در اختیار شما قرار گیرد
17- موفقیت شما ناشی استفاده از زمان است
18-از دشمن انتظار خوبی نداشته باشید ، به دوست واقعی فکر کنید
19-نفرت ،چهره انسان را دگرگون می کند و قلب را مریض ، خیلی آسان دل و قلبت را با گذشت کردن از دیگران، صیقل بدهید
20-دوست داشتن مردم و خدمت به آنها بالاترین ارزش ها در زندگیست
در کارنامه عملیاتی رزمندگان طی سال های دفاع مقدس، سه عملیات بزرگ آبی- خاکی به چشم می خورد: عملیات های موسوم به بدر، خیبر و والفجر هشت. در جریان این نبردهای آبی - خاکی، استفاده از قایق های سبکِ تندرو، اهمیتی حیاتی داشت. کلیه عملیات جابجایی نیروها، پشتیبانی خطوط و انتقال مجروحین و ادوات سبک با این قایق ها انجام می گرفت.
در عملیات بدر، این قایق های سبک، جان بسیاری از رزمندگان را به هنگام عقب نشینی نهایی نجات داد و پیکر پاک شهدای فراوانی را به غربِ رودخانه دجله منتقل ساخت. شهید مهدی باکری، با جسمی مجروح، درون یکی از این قایق ها نشسته بود که مورد هدف موشک بعثیون قرار گرفت و جسمش در رودخانه دجله مفقود شد. عکسی که می بینید در منطقه هورالعظیم و به احتمال قوی در جریان عملیات بدر گرفته شده است.
پیکر سه شهید و یک مجروح، راکبان این قایق هستند. پیکر در هم شکسته و در خاک و خون طپیده ی شهدا
و مجروحین، گواهی است بر سختی و دشواری عملیات. شادی ارواح طیبه شهدای این عملیات صلوات
ابرهای تیره وسیاهِ مدینه به سرخانه فاطمه سایه انداخته . عجیب است در شهر پیامبر، تنها خانه ای که ایمن نیست خانه ی تنها دختر وفرزند اوست.
باد سیاهی وزیدن گرفت ، انگار که دنیا برسرم شد آوار ، انگار در می کوبند، انگار خانه پیامبر می لرزد، انگار همه یکجا هجوم آوردند
از پشت در نعره کشان فریاد برآمد ،بیرون بیاید، بیرون بیاید
- عمر بود ، آمده بود علی (ع) را به مسجد ببرد ،چون می دانست بدون بیعت علی حکومتشان برفناست
باز هم فریاد عمر:علی باید با جانشین پیامبر بیعت کند، بیرون بیاید وگرنه تمام اهل خانه را با خانه به آتش میکشم ، هیزم بیاورید
نمیدانم حسین جان ،شما آن موقع کجا بودی ، ولی می دانم مادرت فاطمه پشت در قرار داشت.آنها رابه خدا و پدرش قسم داد تا دست بردارند.
آنچنان با لگد به در کوبید ،پشت در، مادر از کمر افتاد ، بر علی سینه سپر کرد، ولی میخ در آمد و سپر انداخت ، آتش زبانه کشید وسیلی ،گوشواره انداخت.
عاشورا انجاست
حسین جان ، هنوز اول قصه مظلومیت فاطمه است .
بگذار نغمه های جانسوز و دل گدازبا صدای بلند بگرید و قطرات اشک برای سرازیر شدن از گونه ها از هم سبقت بگیرند.
میخ در، امان مادرت فاطمه را بریده ، هنوز توی گوشش صدای سیلی می آید
آخر چگونه شعر کنم قصه مادرت را؟ یا سقط محسن برادرت را؟
سرانجام در باز شد ، ریسمان بر گردن مظلومیت علی انداختند وخواستند به جانب مسجد ببرند
فاطمه شجاعانه پیش رفت و دامن ولایت را محکم گرفت
-نمی گذارم همسرم را ببری
تازیانه قنفذ کار فاطمه را تمام کرد، حال دیگر فاطمه پهلویش شکسته ، محسنش سقط ، و بازویش ورم
-از حال می رود
جان علی در خطر است ، چشمان نجیب عشق بی باک شد و فاطمه با تنی خسته و پهلوی شکسته به خود آمد ، جای درنگ نیست ، شتابان به مسجد می رود...............
موقت دست از علی برداشتند و رهایش کردند .
هر دو به خانه آمدند ، اما چه آمدنی