دانش، زندگیِ دلهاست و روشنایی دیدگان از نابینایی و توانایی پیکرها ازناتوانی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
محمود هوشنگی
پدرجان شما اومدی جبهه که چی بشه آخه؟
یادداشت ثابت - چهارشنبه 93 مهر 3 , ساعت 9:28 عصر  

 

گفتم پدرجان شما اومدی که چی بشه آخه؟
یه نگاه بهم کرد و گفت:من پدر سه شهید هستم.
تو دیدی یه مرد واقعی پسراش بچه بار بیان؟
گفتم:آخه پدر جان شما که اسلحه هم تو دستت بند نمیشه.
گفت:اسلحه که شاید.اما جواب نوه هامو که فردا بدون پدر. بزرگ میشن چی بدم؟
بگم پدراتون شهید شدن تا شما زندگی کنید و خودم نشستم خونه 
نترس پسرم من اینجا دعا میکنم که سلامت باشید
با شنیدن حرفش خنده کوچکی نشست رو لبم
گفت:*من تونستم وسط جهنم یه لبخند بزارم رو لبت*
پس من بهت برای خندیدن کمک کردم. همین یه دنیا ارزش داره

...

 

 


نوشته شده توسط محمود هوشنگی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

محمود هوشنگی

محمود هوشنگی
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 18 بازدید
بازدید دیروز: 50 بازدید
بازدید کل: 28919 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرامش_ ایمان _خدا . اشتباه _ تلاش _ کوشش_ رویاها . امام زمان_ ظهور_ برکت _ فراوانی . امام صادق_حدیث_ماندگاری_ جهنم . امام عای _ مسئول_ توده _ مردم_ حکومت . پیامبر- روزى _ سحر خیز -برکت . توکل . جنگ _شهید_ تکلیف . خاطرات شهیدان هوشنگی . خاطره - شهید - هوشنگی . خانواده_ فقر _ مسئولین . دعا - بنده . شهادت - امام جواد - پند . شهید -احمد هوشنگی . شهید -پدر - جبهه . شهید -مادر . شیطان.مراقبت . فاطمه _آتش _در _ پهلوی شکسته- گمراهی . قایق -شهادت-بهشت-جنگ . قبر . قلوب . لبخند _زندگی . مرگ_ غفلت_ اتش حرص . مواظب . نماز _ خوشبختی _ایت الله نخودکی _ کلید . نکته _ اخلاق_ .
نوشته های پیشین

فروردین 92
مهر 93
شهریور 93
شهریور 94
لوگوی وبلاگ من

محمود هوشنگی
لینک دوستان من

امام زمان
محمود هوشنگی
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زندگی نامه شهدا
زندگی نامه شهدا
زندگینامه شهید حسین لشکری
زندگینامه شهید محمد علی جهان آرا
[عناوین آرشیوشده]